تولد مامان جون(مامان مامانی)
آرزو میکنم تولد 120 سالگیتو باهم جشن بگیریم...
تولدت مبارک عزیزم...
یادش بخیر...........
امروز وفتی که نوشته ای رو که مامان پانیا جون تو وبلاگشون گذاشته بودن و خوندم منم دلم هوای گذشته هارو کرده بود ....واسه همین تو این پست عکسای بدو تولد تا یکسالگیتو گذاشتم عزیز دلم....
زندگی مامان و بابا
پسر نازم:
این روزا اینقد بامزه شدی که حتی یه لحظه بدون تو بودن و نمیتونم تصور کنم..نمیدونم قبل از تو چه جوری روزام میگذشت ..از وقتی تو اومدی فهمیدم زندگی کردن چقد زیباست..تنها بهونه ی زندگی دوستت دارم با تموم وجودم
حالا بریم سراغ شیرین کاریات...مثلا میری تو اوپن آشپزخونه میشینی...
یا کوبیدن رو میز ..
دست و هورا
دنیای مامان و بابا
پارسا و سیب زمینهای سرخ کرده
الهی قربونت برم که اینقدر سیب زمینی سرخ کرده دوس داری.بوووووووووووووووووووس